* سوگند به روز وقتی نور میگیرد و به شب وقتی آرام می گیرد که من نه تو را رها کرده ام و نه با تو دشمنی کرده ام (ضحی 1-2)
* افسوس که هرکس را به تو فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم، او را که مرا به سخره گرفتی ( یس 30 )
* و هیچ پیامی از پیام هایم به تو مرسید مگر از آن روی گردانیدی ( انعام 4 )
* و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو قدرتی نداشته ام ( انعام 4 )
* و مرا به مبارزه طلبیدی و چنان متوهم شدی که گمان بردی خودت بر همه چیز قدرت داری ( یونس 4 )
* و این در حالی بود که حتی مگسی را نمی توانستی و نمی توانی بیافرینی و اگر مگسی چیزی از تو بگیرد نمی توانی آن را پس بگیری ( حج 73)
* پس چون مشکلات از بالا و پایین آمدند و چشم هایت از وحشت فرو رفتند و تمام وجودت لرزید،چه لرزشی ! گفتم کمک هایم در راه است و چشم دوختم ببینم که باور میکنی، اما به من گمان بردی ، چه گمان هایی ! ( احزاب - 10 )
* تا زمین با آن فراخی بر تو تنگ آمد ، پس حتی از خودت هم به تنگ آمدی و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری، پس من به سوی تو بازگشتم تا تو نیز به سوی من بازگردی که من مهربان ترینم در بازگشتن ( توبه 118 )
* وفتی در تاریکی ها مرا به زاری خواندی که اگر تو را برهانم با من میمانی ، تو را از اندوه رهانیدم اما باز مرا با دیگری در عشقت شریک کردی ( انعام 63-64 )
* این عادت دیرینه ات بوده است ،هرگاه که خوشحالت کردم از من روی گردانیدی و رویت را آن طرفی کردی و هروقت سختی به تو رسید از من ناامید شده ای ( اسرا 83 )
* آیا من برنداشتم از پشتت باری که می شکست دوشت را ؟ ( سوره شرح 2-3 )
* غیر از من خدایی که برایت خدایی کرده است ؟ ( اعراف 59 )
* پس کجا می روی ؟ ( تکویر 26 )
* پس از این سخن دیگر به کدام سخن می خواهی ایمان بیاوری ؟ ( مرسلات 50 )
* چه چیز جز بخشندگی ام باعث شد مرا که می بینی خودت را بگیری ؟ ( انفطار 6 )
* مرا به یاد می آوری ؟ من همانم که بادها را میفرستم تا ابرها را در آسمان پهن کنند و ابرها را پاره پاره به هم فشرده میکنم تا قطره ای باران از خلال آنها بیرون آید و به خواست من به تو اصابت کند تا تو فقط لبخند بزنی ، و این در حالی بود که پیش از فرو افتادن آن قطره باران ناامیدی تو را پوشانده بود ( روم 48 )
* من همانم که می دانم در روز روحت چه جراحت هایی برمیدارد ، و در شب روحت را در خواب به تمامی باز می ستانم تا به آن آرامش دهم و روز بعد دوباره آن را به زندگی برمی گردانم و تا مرگت که به سویم بازگردی این کار را انجام می دهم ( انعام 60 )
* من همانم که وقتی میترسی به تو امنیت می دهم ( فریش 3 )
* برگرد ، مطمئن برگرد ، تا یک بار دیگر با هم باشیم ( فجر 28 - 29 )
* تا یک بار دیگر دوست داشتن هم را تجربه کنیم ( مائده 54 )