دو روز بود که لوله آبشون ترکیده بود و آب همینطوری شرشر هدر میرفت
تراس خونه ما مشرف به پشت بوم اونا بود و من هر ساعت یه بار چک میکردم
که ببینم آب قطع شده یا نه
دیشب ساعت هشت بود که دیگه طاقت نیاوردم
شال و کلاه کردم و بدون اینکه جواب مامانم و بدم که هی میپرسید : " کجا میری ؟ " راه افتادم سمت کوچه پایینی
چون ساختمونشون و از پشت می دیدم نمیدونستم کدوم ساختمونن،فقط میدونستم ساختمون رو به روییشون نمای سبز داره
رفتم خونه رو پیدا کردم،یه پسر جوون جلوی در ایستاده بود
- سلام آقا،ببخشید شما برای این ساختمون هستید ؟
- بله بفرمایید
- من همسایه کوچه پشتی هستم،از تراس خونه ما پشت بوم شما مشخصه،خبر دارید دو روزه لوله آبتون ترکیده دنیا رو آب برداشته کلی آب هدر رفته ؟ !!!
- واقعااااا ؟ الان میگم برن ببینن
- لطفا برید سریع ببندید،خدا میدونه تو این دو روز چقدر آب هدر رفته :|
- خانم دست شما درد نکنه،خدا خیرتووووووون بده
نتیجه اخلاقی یک : آب مایه حیات است ، کمبود آب رو جدی بگیریم
نتیجه اخلافی دو : نسبت به دنیای اطرافمون مسئول باشیم،حتی کوچه پشتی :)